جدول جو
جدول جو

معنی بی خو - جستجوی لغت در جدول جو

بی خو
پاک شده از علف هرز، زمینی که گیاه هرزه نداشته باشد
تصویری از بی خو
تصویر بی خو
فرهنگ فارسی عمید
بی خو
(خَ / خُو)
وجین شده. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زمینی که از علف و گیاهان هرزه پاک شده باشد. بدون علف هرزه. (از فهرست ولف). و رجوع به بی خو کردن شود، بدون تمنا و درخواست. (ناظم الاطباء). و رجوع به سؤال شود
لغت نامه دهخدا
بی خو
بی خواب
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی خم
تصویر بی خم
(دخترانه)
آرامش (نگارش کردی: بخه م)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
بی هوش، بی حال، بی اختیار، خارج شده از حالت طبیعی، شوریده، بیهوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی رو
تصویر بی رو
بی آبرو، و بمعنی کیسه پول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد خو
تصویر بد خو
بد خلق بد خیم ذ زشت خوی تند خو مقابل خوش خوی نیک خوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
((خُ))
بی هوش، بی حال، بی اختیار، بلااراده، شوریده، بیهوده، بی فایده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی سو
تصویر بی سو
خنثی
فرهنگ واژه فارسی سره
بی هوش، سرمست، مجذوب، مدهوش، مست
متضاد: بهوش، بیهوده، باطل، پوچ، بی جهت، بی سبب، بی دلیل، نامطلوب، به دردنخور، بد، بی مصرف
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
نكران الذات
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی مو
تصویر بی مو
Hairless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
Preposterous, Witless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurde, insensé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی خبر، ناآگاه، ناگهانی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی نفرین که بیشتر برای حیوانات و اشیا به کار رود
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurdo, insensato
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
হাস্যকর , বোকা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
абсурдный , беспомощный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurd, unbedacht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
абсурдний , безумний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurdalny, bezrozumny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
بیہودہ , بے خود
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
upuuzi, kipumbavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
assurdo, insensato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
saçma, akılsız
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
터무니없는 , 어리석은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
ばかげた , 無知な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
אבסורד , חסר דעת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
निराधार , बुद्धिहीन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
荒谬的 , 无知的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
น่าขัน , โง่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurd, onbezonnen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurdo, insensato
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
tidak masuk akal, bodoh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی